دین شناسی سور رئالیستی

            شما دینتان را از کجا می گیرید ؟

        *  امام صادق (ع) :  من دخل هذا الدین بالرجال أخرجه منه الرجال کما أدخلوه فیه ، ومن دخل فیه بالکتاب والسنة زالت الجبال قبل أن تزول

 *    هرکس به وسیله دیگران وارد دین شود ، دیگران همان گونه که او را وارد دین کرده بودند از آن بیرون خواهند برد ، اما کسی که بر مبنای قرآن و سنت به دین راه یابد ، کوهها زوال می پذیرد و دینداری او زوال نمی پذیرد .

خیلی ها دینشان را در خردسالی از ننه بابا می گیرند و در دبیرستان آن را رد می کنند .بعضی ها هم اطلاعات دینی شان را از ننه سکینه و حاجی قنبر و دایی شمسعلی می گیرند و یا از عمو دیوید و خاله ژاکلین . خیلی های دیگر از همسایه و اهل کوچه و خیابان و بازاریان . برخی هم از دوستانشان . شیرین تر از اینها برخی از دشمنانشان دین می آموزند  و جالب تر این که آن را علمی ترین برداشت از دین می دانند . بعضی ها هر  خنزر پنزری را از هر جا که در باره مسائل مذهبی می شنوند ، اسناد رسمی دینی تلقی نموده ، با آنها دین را رد یا قبول می کنند . بعضی ها دین را از کسانی که عاشقشان هستند می گیرند و آنها هر داستانی در باره دین بسرایند ، بی برو برگرد  قبول می کنند . منبع موثق بسیاری از افراد در دین شناسی عبارت است از : « می گویند ها » ؛ « آورده اند که ...‌» ؛ « این را همه می دانند که ... » ؛ « قصه های بابا بزرگ » ؛ « وبلاگهای سرگردان » ؛ « فیلم های هالیوود » ؛‌ « کانال های ماهواره ای ملحدین آزاد اندیش ! » ؛ « بلقیس خانم بی سواد در مجلس ختم » ؛ « خوابهای معجزه آسای خود و دیگران » ؛ « نوشته های دو تا روزنامه » ؛  . بعضی ها در احکام و مسائل دینی به گفته  هر رهگذری اعتماد می کنند  . برخی توی تاکسی با دین آشنا می شوند و توی اتوبوس آن را به نقد می گذارند و برخی دیگر در سینما و تئاتر و بعضی  در بولتن های و اعلامیه های سیاسی با دین آشنا می شوند . بعضی هم هستند که به هر نوشته بی ارزشی ـ به دلیل این که به چاپ رسیده ـ   اعتماد کامل دارند . بعضی ها هم در امور دینی ، گفته های همسر یا دوست خود را معیار مطلق می دانند . بسیاری هم هستند که با قرآن و نهج البلاغه و منابع دینی هیچ کاری ندارند ، به جای آن ، رفتار هر دیندار کوچه بازار یا حتی مدعیان دینداری را مبنای دین شناسی در نظر می گیرند . برخی تفسیرقرآن یا استفتاهای خود را از معلم هنر یا استاد جامعه شناسی یا فیزیک می پرسند . برخی هم هر ذاکر و مداح یا واعظ و سخنران مذهبی که ببینند ، بدون این که از اطلاعات و تخصص و تعهد او جویا شوند ، وی را فقیه و مجتهد و کارشناس دین حساب نموده ، سخنان و رفتارهای آنان را عین رفتار و سنت و تعالیم رسول خدا(ع) و اهل بیت(ع) می انگارند و به هیچ کتاب و کتابخانه ای مراجعه نمی کنند و به مستند و مستدل و مطابق قرآن بودن حرف هایشان هیچ کاری ندارند .   بعضی ها قدرت تشخیص و فهمیدن ندارند و اگر نظری و تشخیصی دارند با مغزهای دیگران می اندیشند و همیشه سران حزب و گروه و دار و دسته خویش را معیار سفید و سیاه و درست و غلط در امور دینی یا بی دینی تلقی می کنند . اینان عاشق دلباخته دو سه نفر هستند که اگر  بگویند قرآن بر عیسی مسیح نازل شده و امام حسین شهید نشده  و پیامبر اسلام کتاب آسمانی نداشته و بزرگ ترین پیامبر جهان حضرت بهاء الله بوده ، به راحتی قبول می کنند . برخی هم فقیه و فیلسوف و کارشناس دینی شان حضرت نیچه و جناب مارکس و اخیرا مغز متفکر دین شناسی ،  عالی جنابان انصاری و روشنگر و اعظم خانم و دیگر متخصصان عقده های روانی و سیاسی مستقر در دفتر فرهنگی سازمان سیا و از جمله سایت افشا دات کام است . برخی ها خیلی از خود راضی هستند ، دین را چنان مچاله و له می کنند و مسخ و خراب می نمایند و بعد همین مچاله ها و نشخارهای خودشان را خیلی علمی (!)نقد می کنند (‌از باب خود می کشی و خودتعزیه می خوانی ). اینان داستان ها و سریال های زشت دنباله داری به نام دین می سازند و بعد بر اساس همان ساخته ها و بافته های خودشان ( به سبک کرم ابریشم یا عنکبوت) خیلی عالمانه و هوشمندانه و بی طرفانه (!) دین را رد می کنند . راستی شما دینتان را از کجا می گیرید . ( این داستان ادامه دارد ) .      

 

نظرات 13 + ارسال نظر
هیوا یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.hivavb.blogsky.com

سلام
موفق باشی به ما هم سری بزن
نظر یادتون نره

فرجام بی پایان یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ب.ظ

من الان که 20 سال دارم چیزی از دینم نمی دانم . چرا ؟ چون تا بحال به سخنان هیچ کسی گوش فرا نداده ام و در هیچ بحثی شرکت نکرده ام و هیچ کتاب و سایتی را مورد مطالعه قرار نداده ام . چون واقعاً نمی دانم دین واقعی را از کجا می توان بدست آورد یا عمق معنای دین اصلاً چیست . واقعاً می توانم راه حلی پیدا کنم ؟ ممنون می شم اگه راهنمایی کنید . با تشکر

حسین خسروی سیستانی دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:25 ب.ظ http://saqqa.blogfa.com

با سلام و خدا قوت
وبلاگ خوبی دارید .
موفق باشید

مهرداد سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:24 ق.ظ http://petti.persianblog.com

سلام. ما دینمون رو از جایی نمیگیریم. هر کسی هم که اومد و سخنرانی کرد رو عالم نمیدونیم. با روزنامه و مجله هم عاشق و پیرو دین نمیشیم و با فیلم و سریال هم از دین زده نمیشیم. فرقی نمیکنه دین ما چیه. فرقی نمیکنه که پیرو کدام مسلک و فرقه هستم. تمام ادیان برای این بر بشر نازل شد٬ تمام ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر از آدم (سلام خدا بر او باد) تا محمد (درود عالمیان و خداوند بر او و خاندانش باد) برای این آمدند و گلوی مبارکشان را برای ما پاره کردند که خود را بشناسیم. راه و رسم بهتر زیستن را به ما بفهمانند. و به ما بقبولانند که ارزش ما آن نیست که خودمان فکر میکنیم. آنان امدنند تا ارجحیت مقاممان را به ما گوشزد کنند. آنان آمدند که به بفهمانند که از خودشناسی است که میتوان به خداشناسی رسید... آنان آمدند و گفتند و ما نفهمیدیم که برای صحبت با خدا لازم نیست سرمون رو بالا بگیریم!!! به آسمون نگاه کنیم. چون خدا در کنار ماست... اگر پی اثبات خدا هستیم لازم نیست که به دنبال معجزه باشیم!!! یه کمی دقت کنیم میشه روزی چندین معجزه رو دید............... پـــــــــــــــــــس با طعنه و کنایه و با لحن کوچک شمارنده به دیگران نگو که دینتان را از کجا آورده اید!!!!!!! ........... یکی دینش رو از لای خروارها کتاب و قران و نهج البلاغه و صحیفه پیدا کرده. یکی هم دینش رو از دینشناسان گرفته و آموخته. یکی هم در عین بی دینی (در ظاهر) چنان به درک عمیقی از خداوند مهربان رسیده که شاید سالها ما به آن درجه نرسیم.... یکی میشه موسی! و با آداب خودش با خدا حرف میزنه. و یکی میشه اون شبان و با زبان شبانی و ساده و بی آلایش با خدا حرف میزنه.... اصل اینه که خدا رو بشناسی. تاکید میکنم!!! خدا رو بشناسی.

جوان جمعه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.kanoon-javanan.com

ما را یاری رسان باشید . ایجاد تبلیغات رایگان و .... در کانون جوانان ایران

علی شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ب.ظ http://baparvardgar.blogfa.com

سلام. از این که طرف های ما تشریف آوردید ممنونم. ما دین مون رو از ابتدا از پدر و مادر می گیریم. چون همه ی آموزه های دیگه رو هم از اون ها می گیریم. از بعد از دوران کودکی در دوران جوانی و نو جوانی به سراغ تحقیق نمی رویم و از این جاست که گفته ها و خرافات و... وارد دین می شود...یارب... .

دیده بان سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ق.ظ http://didebandel.blogfa.com

با سلام . دوربین دیده بان این بار گشوده شدن درب آزادی را رصد کرده است . خوشحال میشوم نظرتان را درباره گشوده شدن درب های آزادی با ما در میان بگذارید .

اشک ها و لبخندها چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:09 ق.ظ http://www.marysheet.tk

سلام آقای جباری
حالتون چطوره؟؟؟...خوب هستید الحمدالله؟؟؟
راستش بابت این مدتی که بهتون سر نزدم واقعا عذر می خوام چون یه مدتی هر دو سایت بلاگفا و بلاگ اسکای برام فیلتر بودند که فعلا با یه حقه ی خیلی کوچیک تونستم بدون آنتی فیلتر به هر دو سایت بلاگفا و بلاگ اسکای و تمام مایحتوی اونها از جمله وبلاگ خوب شما و همسرتون دست پیدا کنم اما از این روده درازیها که بگذریم می رسیم به نظر من راجع به مطلب شما که باید بگم چون باهاتون موافقم نظری ندارم جز اینکه بگم بنده خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم که از کفر و ظلمت مطلق به ایمان و نور مطلق رسیدم و امروز همچون حزب بادان روشنفکر نما با هر بادی هم جهت نمی شوم چرا که ایمانم را با تحقیقات فراوان و بی خوابیهای مداوم به دست آوردم .
پاینده باشید و خدانگهدار

سعید چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:00 ب.ظ http://www.parsbarg.com

سلام

لیلا چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:06 ب.ظ http://akhtarak.blogfa.com/

موضوع این پستت خیلی قشنگ بود من چند روز پیش خونده بودمش امروز به امید مطلب جدید اومدم .
برات آرزو ی سلامتی دارم

اشک ها و لبخندها پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:07 ق.ظ http://www.marysheet.tk

سلام دوباره
آقای جباری نظرتون راجع به این وبلاگ چیه؟؟؟
http://freedom-iran.blogfa.com
منتظر جوابتون هستم و فعلا خدانگهدار

[ بدون نام ] جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
وبلاگه خوبی دارید

mohammad یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:00 ق.ظ

سلام
خوشحالم وبلاگتان را پیدا کردم
با آرزوی توفیق
خدانگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد